2 تا بود الان یکیش یادمه فقط

ساخت وبلاگ

دوست عزیز و پیگیری که حتی تو این مدت طولانی که وبلاگ رو رمزی کردم که بتونم با خیال راحت بنویسم همچنان میای و وبلاگ رو چک میکنی، دلم میخواد بدونم چرا؟؟ :)))) باور کن اگر دلیلت قانع کننده باشه رمز رو بهت میدم همه نوشته ها رو بخونی!!

2 تا بود الان یکیش یادمه فقط...
ما را در سایت 2 تا بود الان یکیش یادمه فقط دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : elize1983 بازدید : 15 تاريخ : چهارشنبه 19 شهريور 1399 ساعت: 22:40

زندگی عجیبه شاید 5 یا 10 سال دیگه  از این پل که رد میشدم یادم بیاد امروز رو که پر از فکر و هیجان و اندوه و تشویش دیدن درهای باز و بسته جلو راهم از روی این پل رد شدم با بغضی اندازه پرتقال در گلو و اشکی که عینک آفتابی خوشبختانه نمیگذاشت بقیه ببینن.

نوشته شده توسط الایزا در ساعت  | لینک  | 
2 تا بود الان یکیش یادمه فقط...
ما را در سایت 2 تا بود الان یکیش یادمه فقط دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : elize1983 بازدید : 31 تاريخ : جمعه 31 شهريور 1396 ساعت: 0:24

دنیا عادل نیست زندگی عادلانه نیست، هیچ وقت فکرش رو نمیکردم اون دختر زیبا و شاد و باطراوت که 20 سال پیش دیدم (جقدر زود 20 سال گذشت) امروز در بستر بیماری با مرگ دست و پنجه نرم می کنه اونم بعد از 5-6 سال جنگ با سرطان. یک لجظه برمیگردم به اون زمان ... آدم هیچ تصوری از آینده نداره همه چی مثل قصه هاست فقط اتفاق نیفتاده که بدونی و این قصه ها که میشنوی همه واقعیت زندگی یک نفر هستن.

نوشته شده توسط الایزا در ساعت  | لینک  | 
2 تا بود الان یکیش یادمه فقط...
ما را در سایت 2 تا بود الان یکیش یادمه فقط دنبال می کنید

برچسب : نیستن, نویسنده : elize1983 بازدید : 14 تاريخ : جمعه 31 شهريور 1396 ساعت: 0:24

یکشنبه ۲۶ شهریور ۱۳۹۶


روزانه نویسی

خواهر بزرگه رفته مسافرت و حسابی بهش حسودیم میشه حای خیلی خوبی رفته :)

نوشته شده توسط الایزا در ساعت  | لینک  | 
2 تا بود الان یکیش یادمه فقط...
ما را در سایت 2 تا بود الان یکیش یادمه فقط دنبال می کنید

برچسب : روزانه,نویسی, نویسنده : elize1983 بازدید : 26 تاريخ : جمعه 31 شهريور 1396 ساعت: 0:24

یک کار خیلی گنده ای که باید میکردم رو کردم البته هنوز باید بره دوباره برای بررسی ولی خب حداقل کردم، یک گزینه خیلی کوچیکی برام پیش اومده که البته خودم دوست دارم عملی شه و شاید یکم راهم رو باز کنه برای آینده، البته خودم خیلی دوستش ندارم ولی خب یک شروع میتونه باشه. همراه با همه خبرهای غم انگیز دوروبر که میاد و میگذرد. یه چند روزی برای خودم تنها بودم و یاد دوران فراغ یار افتادم و بعد یاد همه دعواها و 2 تا بود الان یکیش یادمه فقط...ادامه مطلب
ما را در سایت 2 تا بود الان یکیش یادمه فقط دنبال می کنید

برچسب : ندیده, نویسنده : elize1983 بازدید : 14 تاريخ : جمعه 31 شهريور 1396 ساعت: 0:24

معمولا نمیشینم نوشته های قبلی رو بخونم ولی الان یهو نشستم و مال 4 سال پیش رو یه چندتاییش رو خوندم، حس خوبی داد بهم که نوشتم حتی از بعضی چیزهای روزمره که الان حسشون رو فراموش کردم باید بیشتر بنویسم

نوشته شده توسط الایزا در ساعت  | لینک  | 
2 تا بود الان یکیش یادمه فقط...
ما را در سایت 2 تا بود الان یکیش یادمه فقط دنبال می کنید

برچسب : روزمره, نویسنده : elize1983 بازدید : 10 تاريخ : جمعه 31 شهريور 1396 ساعت: 0:24

یکشنبه ۲۶ شهریور ۱۳۹۶ اینجا من آرامم خب مینویسم که تو این تقریبا دو سال تو چهار کشور زندگی کردیم و به انتخاب و میل و اراده خودمون و نه از سر محبوری و چقدر هم دوست داشتیم و یاد گرفتیم و چقدر من خوشحالم از بابت این فرصتی که پیش اومد و برای خیلی ها پیش نمیاد و برای ما اومد نمیدونم اسکش رو بگذارم شانس یا خواستن و توانستن یا هر چی. الان یکم ماندنی تر شدیم که البته من باز دلم برای رفتن هامون تنگ میش 2 تا بود الان یکیش یادمه فقط...ادامه مطلب
ما را در سایت 2 تا بود الان یکیش یادمه فقط دنبال می کنید

برچسب : اینجا,آرامم, نویسنده : elize1983 بازدید : 25 تاريخ : جمعه 31 شهريور 1396 ساعت: 0:24

یکم به خودمون رسیدگی کنیم داریم پیر میشیم ننه  2 تا بود الان یکیش یادمه فقط...
ما را در سایت 2 تا بود الان یکیش یادمه فقط دنبال می کنید

برچسب : کارای, نویسنده : elize1983 بازدید : 19 تاريخ : جمعه 31 شهريور 1396 ساعت: 0:24

سه شنبه ۲۸ شهریور ۱۳۹۶


کارهای ناتمام

داریم کم کم وام هایی که گرفتیم رو میدیم و قرض و قوله ها رو صاف می کنیم از این بابت خوشحالم .

نوشته شده توسط الایزا در ساعت  | لینک  | 
2 تا بود الان یکیش یادمه فقط...
ما را در سایت 2 تا بود الان یکیش یادمه فقط دنبال می کنید

برچسب : کارهای,ناتمام, نویسنده : elize1983 بازدید : 13 تاريخ : جمعه 31 شهريور 1396 ساعت: 0:24

یک اتفاق خیلی خوب قراره برامون بیفته که الان کاراش رو کردیم و سه ماه دیگه است و از این بابت یک شب از هیجان نخوابیدم !

نوشته شده توسط الایزا در ساعت  | لینک  | 
2 تا بود الان یکیش یادمه فقط...
ما را در سایت 2 تا بود الان یکیش یادمه فقط دنبال می کنید

برچسب : آخرین,نداشت, نویسنده : elize1983 بازدید : 26 تاريخ : جمعه 31 شهريور 1396 ساعت: 0:24